امروز هم دوباره بچه ها را گذاشتم خونه و اومدم کتابخونه. یعنی دومین روزیی که بچه ها با پرستار تنها میمانند البته در حد دوساعت. دیروز پسر بزرگه خیلی خوب کنار اومد و قشنگ خداحافظی کرد، تردید داشتم چون مامانم خونه مون بود اینقدر خوب کنار اومده باشه، اما امروز هم گوش شیطون کر خیلی خوب با قضیه کنار اومد، تا دم در اومد و بوس فرستاد و بای بای کرد اما کوچیکه به محض اینکه دید شال و پالتو پوشیدم شروع کرد به نق نق کردن اما خب دیگه من اومدم.

انشاالله از هفته ی دیگه تمام تایمی که پرستار خونه هست من بیام کتابخونه:)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فایل جو بلاگ تیتر خبر|خبرجدید|عنوان خبر های جدید|اخبار سیاسی ورزشی|تیتر خبر جدید|تیتر های خبر Elisabetha ویکی نویس آموزش برنامه نویسی پی اچ پی PHP Deb تم تولد لوازم تولد آتش بازی بادکنک آرایی در کرمان مدل راهنماي خريد زمين در شمال دامؤن